غواص ها بوی نعنا می دهند

---

#حمید_حسام را با شهید علی خوش لفظ و کتاب #وقتی_مهتاب_گم_شد شناختم. 

قلمی زیبا و جذاب که خواننده را به عمق اتفاقات و جزئیات سالهای حماسه و شور می‌برد، وقتی برایم ثابت شد درست فکر می کنم، که نوشته رهبر انقلاب را بر کتاب #آب_هرگز_نمیمیرد که نوشته او بود را دیدم که فرماید:((من کمتر کتابی را دیده اند در حوزه دفاع مقدس این گونه به جزئیات پرداخته باشد)) 

این بار پای روایت حمید حسام از غواص های لشکر انصارالحسین #همدان نشستم. 

#غواص_ها_بوی_نعنا_می_دهند می دهند، روایتی کوتاه و خواندنی از آغاز تا شکل‌گیری عملیات کربلای ۴ در سال ۶۵  غواص های #دست_بسته که با آمدن شان پیام ها برای ما آوردند

ستایش 1

---

اهل تحلیل فیلم نیستم یا بهتر بگویم :فیلم تحلیل کردن را نمی دانم و بلد نیستیم. 
اما حیف ام آمد تا دربارهی سریال ستایش 1 چند خطی ننویسم، وقتی در این شب ها از شبکه آی فیلم پای ستایش می نشستم، فهمیدم فاصله ی سریال های دهه 80 و 90 تلویزیون چه قدر است.. و در هر کدام به ترویج  کدام ارزش ها می پردازد. 
دراین سریال در قالب یک قصه ی عاشقانه پر فراز و نشیب بسیاری از ارزش ها و اعتقادات دینی جامعه خیلی زیبا به تصویر کشیده شده بود... 
تقابل دو فکر و دو دیدگاه متفاوت به زندگی، نقد بعضی از تفکرات که به دور از ارزش هاست، صبر، توکل، معرفت، محبت، دلسوزی، توجه به هم نوع و بی خیال نبودن نسبت به پیرامون و محور قرار گرفتن اهل بیت در پایان کار... 
خلاصه کلام این است، سریال ستایش که ساخت سال 89 است و کارگردانی آن را سعید سلطانی  بر عهده داشت بی عیب نبود اما دارای محتوا و پیام بود و درس های فراوانی را به مخاطب خود می داد.. اما سریال های تولید 98 چه؟؟

 

علی رجبی مقدم 

1399/02/16

کشتی پهلو گرفته

---

بسم الرب الفاطمه 

کشتی پهلو گرفته...نمی دانم از چه رو سید مهدی شجاعی این عنوان را برای نوشته خود انتخاب کرده  است. و آیا آن چیزی  که من میفهمم از این عنوان، همان منظور اوست. 
تا قبل مطالعه این کتاب که هر لحظه اش با لذت گذشت. باقلم سید مهدی شجاعی آشنا نبودم، قلمی شیوا و روان  و سرشار از لطافت های ادبی و خوش به سعادت او که می تواند قلم خود را برای  بهترین زنان عالم و ام ابیها حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها به کار گیرد.. 

تقریبا  آنچه از کودکی  بر روی منبرها  و مجالس مذهبی شنیده بودم  با قلمی داستانی، زیبا و گفتگو محور بین بی بی دو عالم  و اهل بیت آن در این نوشته خلاصه شده بود.

پهلو کشتی گرفته یک تجربه جدیدی برایم بود. روضه ای ادبی روضه ای که تا عمق جان می سوزاند... کشتی که دست به پهلو گرفته.. 

علی رجبی مقدم 
1398/1/28

 

سه دقیقه در قیامت

---

امروز کتابی به دستم رسید با این عنوان  *سه دقیقه در قیامت* که قبلا یکی از دوستان گفته بود وقتی آن را خواندم از زندگی #نا_امید شدم. کتابی کم حجم و نازک با حدود 90 صفحه که انتشارات شهید ابراهیم هادی با همان سبک همیشگی اش آن را به چاپ رسانده است. 

برای خواندن کتاب نیم ساعتی وقت گذاشتم. به جد می توانم بگویم که در این نیم ساعت، یک محاسبه عمر برای تمام زندگی ام داشتم و تمام اتفاقات عمر بیست چند ساله ام جلوی چشمم آمد،کاری که هر روز باید انجام می دام،اما همیشه از آن فراری ام و میترسم  سراغش بروم.

 کتاب سه دقیقه در قیامت تجربه ای است نزدیک به مرگ، با اتفاقاتی هیجان انگیز و عبرت آموز، که از زبان یک مدافع حرم اهل بیت بیان می شود و تلنگری جدی است.
 مطالعه این کتاب می تواند برای امثال من #نا_امیدی از زندگی باشد. اما این ناامیدی شروعی بر زندگی جدید،برای  بسیاری بوده که زندگی های جدیدی را شروع کنند.

این کتاب را از دست ندهید... 

آب هرگز نمی میرد

پیشنها_مطالعه
#کتاب

🔻آب هرگز نمی میرد... 

🔹به حق چه زیبا فرموده ولی زمانمان:که میرزا محمد سُلگی شهید زنده است.

بعضی انسان ها آزادانه زندگی می کنند و خود را گرفتار قید و بند ها و محاسبات عقلی نمی کنند،بلکه زندگی کردن آن ها پاسخ به ندای قلب و باورشان است.

🔻میرزا محمد از بند دنیا رها بوده و عهدی جانانه بسته است با سقا و علمدار ابی عبدالله الحسین،با مدد به نام و حماسه یِ سقای دشت کربلا حماسه ها آفرید با یاران و اصحابش، حماسه هایی از جنس غیرت، شور، استقامت و در یک کلام، جنس حماسه اش عاشورایی بود.
همان بود که نام گردانش را گردان سقاها گذشت، زیرا آن ها علمدار این معرکه بودنند. 

🔹روستا زاده ای که نان و عمل پدر، او را از دل روستاهای نهاوند به مرکز مبارزات می کشاند و نفس حق خمینی کبیر(ره) او را وارد زندگی می کند، که امروز آقایمان او را شهید زنده خطاب کند. 

🔻میرزا محمد  سواد خواندن و نوشتن درستی هم ندارد، اما وقتی در دل شب به خطابه می ایستد، همچون یه آزاده که سال ها در مکتب اهل بیت کسب علم کرده است، حماسه سرایی می کند و می آفریند حماسه ی(ام القصر) را... حقیقتا که او سالها در مکتب الهی درس را مشق کرده،اما نه در کلاس درس و گوشه حجره بلکه با عمل خود.. 

🔹گاه با خاطراتش اشک بر گونه جاری میشود..گاه حسرت تمام وجودت را می گیرد... گاه عقل باز می ماند از تحلیل  این استقامت ها و حماسه ها... گاه نیز خنده را برلب می نشاند... 
این سرگذشت را می توان درس اخلاق و عرفان دانست و بیش از بیش با عارفان راه خمینی(ره) آشنا شد. 

🔻سخن درباره این کتاب بسیار است، که کلام رهبرمان  فصل الخطاب تمامی سخن هاست: در میان کتاب های خاطرات جنگ، این یکی از بهترین ها است. 

🔹درنگی کرده بودم کاش، در بزم جنون من، هم/لبی تر کرده زآن صهبای جام پر فسون من هم/هزاران کام در راه است و دل مشتاق و من حیران/که ره چون می توانم یافتن، سوی درون من هم

علی رجبی مقدم

پنجم اردیبهشت ماه سال روز شکست نظامی آمریکا در صحرای طبس

#نقدی_بر_مراسم_۵اردیبهشت

⭕️ مراسم 5 اردیبهشت در صحرای طبس با شکوه‌تر از قبل برگزار شود. 

🔻این جمله؛ اولین تیتری است که پس از جستجو در مورد مراسم گرامیداشت؛ سالروز شکست نظامی آمریکا در صحرای طبس در پنجم اردیبهشت ماه 98 به چشم می خورد.. 

⁉️ که به نوعی گلایه استاندار از برگزاری این مراسم ملی است...

🔻در ایام  مصادف با 13 آبان ماه روز مبارزه با استکبار جهانی و آمریکای جنایتکار هستیم و حادثه پنج اردیبهشت از مصادیق و نمونه های بارز شکست آمریکا در مقابل انقلاب اسلامی (الهی) است و از سیلی‌های محکم جمهوری اسلامی به آمریکا است و مرتبط و در ادامه انقلاب دوم یعنی تسخیر لانه ای جاسوسی است.  

🔻 برآن شدم تا در متنی #خطاب_به_مسولین محترم  برگزار کننده ضمن تقدیر و تشکر از زحمات و تلاشهای آنان در راستای گرامیداشت این روز ملی از علت ضعف در مراسم گرامیداشت و نحو پاسداشت ۵ اردیبهشت نیز جویا شوم...

🔻با کمی جستجو در فضای مجازی شاهد گلایه استاندار از مراسم سال 98 هستیم و به یاد دارم که در  سال 97 نیز  که معاون استاندار مهمان مراسم  بود نیز همین گلایه را داشت؛ البته خود این بزرگواران اولین کسانی هستند که باید پاسخگو باشند در مورد این برنامه و نحو گرامیداشت آن در سطح کشور...
 
🔻 اگر از گلایه مسولان اجرایی استان، که نوک انتقادات به سمت آنان است بگذریم، شاهد عدم رضایت در جریان انقلابی و آن دسته از عزیزانی که بر اهمیت  مسئله  شکست نظامی آمریکا و چگونگی برگزاری گرامیداشت آن واقف هستند نیز می باشیم.

🔻روی خطاب ما به #مسولین_شهرستانی است که مراسمی که روزی با حضور سران قوا صورت می گرفته باید بیش از آن به آن پرداخته شود و از ظرفیت پنجم اردیبهشت بیش از اینها در جهت رشد و شکوفایی و شناساندن طبس به جهانیان  استفاده شود.

#علی_رجبی_مقدم

 

دعوای دو آیت الله

ali rajabi:
🔻اولا تنهام دوما امین ندارم. 

👆این جمله ای است که رهبر معظم انقلاب به یکی از بزرگان حوزه علمیه بیان کرده بودنند.

🔻دعوای دو فقیه که هر دو از ارکان و اعضای  شورای نگهبان هستند و در فضای عمومی هم دیگر را مورد حمله قرار می دهند، دو آیت الله که در سالهایی نه چندان در مسوول دستگاه قضا در این کشور بوده اند. و هر دو مسوول تایید صلاحیت مسوولین کشور و تایید شرعیت قوانین را بر عهده دارند و یکی شان مسوول تشخیص مصالح نظام است، در پیش چشم مردم و همه دشمنان مردم ، یک دیگر را به بی عدالتی و دورغ گویی استفاده نادرست از بیت مال متهم می کنند. . 

گروهی با تمجید از مواضع آیت الله یزدی معتقند که دیگر دوران رودربایستی ها گذشته است و در گام دوم باید صریح و شفاف بود، و گروهی صحبت های ایشان را  به دور از اخلاق می دانند و معتقداند این انتقادات که آیت الله به آیت الله دارد باید در فضای خصوصی بیان شود و جایی مطرح آن فضای عمومی نیست. 

🔻ما تمامی تحلیل ها را کنار می گذاریم و حق را به کسی نمی دهیم اما می دانم که این رفتار ها از دو شخصیت که باید نقش پدران معنوی انقلابیون را بازی کنند، چیزی جز تازه کردن زخم های جوانان حزب اللهی که  در میدان رزم شهرها برای ارزشهای اسلام و خدمتگزاری به مردم زخم و خون و جراحت را زیست می کنند نیست.

#علی_رجبی_مقدم

دیدم که جانم می رود

*دیدم که جانم می رود*

عنوان کتابی است که نویسنده آن از خدا خواسته است که شهید نشود تا بتواند خاطرات و اتفاقات دوران سراسر حماسه جنگ تحمیلی را برای آیندگان بنویسد. 

حمید داود آبادی، برای اولین بار با او در خبر سیما و برنامه بدون تعارف آشنا شدم کسی که فقط سیکل دارد و دارای تحصیلات کلاسیک نیست اما دانش آموخته دانشگاه جبهه هاست و از نویسندگان مطرح دفاع مقدس می باشد. 

چندی پیش برای اولین بار کتابی از او به دستم رسید با نام *دیدی که جانم می رود*کتابی که روایت رفاقت او با شهید مصطفی کاظم زاده نوجوان 17 ساله ای که در 22 مهر ماه شصد ویک  به آرزویش شهادت نائل آمد. 

شاید برای همه ی ما پیش آمده باشد که در زندگی رفاقت یا دوستی  داشته باشیم که بسیار به او علاقه داشتیم به گونه ای که فقط او را برای خود بخواهیم و حتی از رفاقت او با دیگران هم آزرده شویم.. 

روایت این کتاب همین است، رفاقت حمید و مصطفی به گونه ای که شاید یک روح بودنند در یک بدن اما رفاقتی که سرانجامش عاقبتی جز شهادت ندارند، رفاقتی که ملاک و معیار حلال حرام خداست. 

از آن دست رفاقت ها که قبل خواب حمید و مصطفی دست در دست هم به ستارگان مینگرند و برای یک دیگر آیات قرآن را تلاوت می کنند.

یا آنجایی که مصطفی می گوید آن دختر جلوی من عریان شد و من نگاه به او نکردم و برای رفیقش دلیل نگاه نکردن و مرتکب گناه نشدنش را این آیه قرآن بیان می کند:ألم یعلم بأن الله یری... 

بعد از خواندن این کتاب بود که معنای جمله *رفیق به رسم رفاقت دعای شهادت *را فهمیدم. 

علی رجبی مقدم 

پنجم مرداد 1398

خداحافظ سالار

خداحافظ سالار
زندگی نامه و خاطرات سراسر رشید اسلام شهید حاج حسین همدانی از زبان همسر او پروانه چراغ نوروزی
تاریخ مطالعه 1398/5/3
کتاب خداحافظ سالار را سه چهار روزه خواندم به راستی این زندگی نامه شهدا به ما زندگی کردن می آموزد، جورج مارتین نویسنده آمریکایی در جایی از او خواندم که گفته بود:هر کس کتاب می خواند هزاران زندگی را قبل از مرگ خود تجربه  میکند و آن کسی که کتاب نمی خواند فقط یک زندگی را تجربه می کند.
به راستی با خواندن این کتاب با حاج حسین همدانی و همسرش پروانه زندگی کردم،  و دانستم که بی دلیل نیست که او را حبیب انقلاب می نامند.
از رشادت ها و از خود گذشتگی های این مرد بزرگ تا خانواده داری و تربیت فرزندان و عاشورایی زیستن

چرا عاشورایی زیستن:او از همان آغاز همچون کربلائیان مسیر زندگی خود را پر بلا انتخاب کرد و همسر و خانواده خود را با خود همراه کرد.
و چه زیبا حماسه زیبای زینب در تاریخ کربلا را برای همسرش بیان و پروانه قصه و زندگی اش را زینب راهش نمود....

نمیه رمضان شد.....

یا رب المهدی

ماه جبران، ماه صیام، ماه غفران در یک کلام ماه خدا دارد به نیمه می رسد... کم کم ندای الغوث الغوث و بک یا الله به گوش می رسد.

رمضان آمد و به نیمه رسید با تمام زیبایی هایش، سحرها یکی پس دیگری آمدند و شنیدن نجوای بهترین های امت را که سحر خویش را با ناله ومناجات و التماس گذراندند و کم کم یتیمان کوفه باری دگر یتیم می شوند و باید کاسه های شیر را بر در خانه مولا برند..
رمضان زیباست و ماه نزدیک شدن به خداست ماه نزدیک شدن بندگان خدا به هم است ماه دیدار ها وماه التماس دعا گفتن و رسیدن به مراد است ماه ی است که می نویسند سرنوشت یک سالمان را...